با دمپایی ابری ماه

ساخت وبلاگ

مثل سیب سرخ قصه­ ها
عشق را
از میان
           دو نیمه
                        می­ کنیم
نیمه­ ای از آن برای تو
نیمه­ ای دگر برای من
بعد ...
نیمه ­ها هم از میان ، دو پاره می­ شوند
پاره­ ای از آن برای روح
پاره­ ای دگر
            برای تن
*حسین منزوی

با دمپایی ابری ماه...
ما را در سایت با دمپایی ابری ماه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : carmanepooyan8 بازدید : 122 تاريخ : دوشنبه 18 اسفند 1399 ساعت: 7:56

ای بانوی جهان، ای بیروت!چه کسی النگوهای یاقوت نشانت را فروخت؟چه کسی انگشتری سحرانگیزت را دزدید؟و گیسوان طلایی ات را بریدچه کسی شادی چشمان زیتونی ات راذبح کرد؟!چه کسی چهره ات را با چاقو خراشیدو بر لبان ِ خواستنی اتآتش پاشید؟!!چه کسی دریا را سمّی کردو کینه اش را بر رودهای گُلگُلی ات افشاند؟!ما آمده ایم هراسان و پشیمانما با روحیه جاهلی امان آتش پراکندیمو زنی را کشتیمکه آزادی می خواست #نزارقبانی برگردان #دکترشهاب_گودرزی  با دمپایی ابری ماه...
ما را در سایت با دمپایی ابری ماه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : carmanepooyan8 بازدید : 121 تاريخ : دوشنبه 18 اسفند 1399 ساعت: 7:56

آیینه ها وقتی كه مارا یار بودند دلهای ما هم خالی از زنگار بودند... این دستها از دوستی گر می گرفتند این چشمها در حسرت دیدار بودند آن روز های خوب رفتند و گذشتند آن دوستی هایی كه بس پربار بودند این دوستان این نا رفیقان هیاهو برشانه ام سنگینی آوار بودند وقتی به سوی آسمان پر می گشودم آنها برایم حالت دیوار بودند من گل نبودم تا سزای خار باشم آنها ولی چون بوته های خار بودند....!! آری ! تمام عمر یارانی از این دست افسوس در این دور و بر بسیار بودند!! شهاب گودرزی با دمپایی ابری ماه...
ما را در سایت با دمپایی ابری ماه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : carmanepooyan8 بازدید : 104 تاريخ : دوشنبه 18 اسفند 1399 ساعت: 7:56